
عاملان مرگ خلاقیت نسل آینده چه کسانی هستند
فشارهای جانبی و سیاسی چندسال یکبار باعث شد در پیچیدن نسخه ادبیات دستپاچه شویم و از پتانسیل و سرمایهای که در اختیارمان است استفاده نکنیم.
فشارهای جانبی و سیاسی چندسال یکبار باعث شد در پیچیدن نسخه ادبیات دستپاچه شویم و از پتانسیل و سرمایهای که در اختیارمان است استفاده نکنیم.
به گزارش منار، 18 تیرماه هرسال بهعنوان روز ادبیات کودکان و نوجوانان نامگذاری شده است.
(ادبیات کودکان و نوجوانان گونهای از ادبیات است که جداسازی آن از بخشهای دیگر ادبیات با سن مخاطبان آن انجام میشود. این گونه ادبی هنگامی پدید آمد که بزرگسالان متوجه شدند کودکان و نوجوانان به سبب گنجایشهای شناختی و ویژگیهای رشدی خود آمادگی پذیرش متنهای سنگین را ندارند و به متنهایی نیاز دارند که پاسخگوی دوره رشد آنها باشد.) ویکیپدیا
در واقع این عرصه از ادبیات انتقال فرهنگی توانمندیها، نیازمندیها، باورها و پندارهای بزرگترها برای نسل بعدی است که ما نمیتوانیم بگوییم در این زمینه کار جدیدی انجام شده بلکه متلها و افسانهها به صورت غیرمکتوب سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل شده است.
"تیمور احمدوند"، اولین نویسنده کتاب کودک و نوجوان در لرستان میگوید: در داستانهایی که به ما رسیده فرمول کارشناسی شدهای به کار نرفته ولی توانستهاند به هدف اصلی برسند و ایران اسلامی که اکنون در دست ماست حاصل همان شیوه انتقال است.
جدیترین جایگاه در ادبیات متعلق به کودک و نوجوان است
وی در ادامه میگوید: بعدها که با ادبیات کودک و نوجوان آشنایی پیدا کردم متوجه شدم مادربزرگم که حتی سواد نداشت و داستانهایش را با زبان خیلی ساده تعریف میکرد اکثر نکاتی که کارشناسان به آن اذعان داشتند را در همان تعریفها رعایت کرده است. و در واقع کارشناسان فنون جدیدی را خلق نکرده بلکه آنها را مکاشفه کردهاند. به طور مثال مادربزرگم هنگام تعریف، مکانهایی را عنوان میکرد که من میشناختم و با همین تکنیک باورپذیریش برایم بسیار بالا بود.
احمدوند از مکتوب کردن داستانها در لرستان توسط محرر، عسگری عالم، ذاکر و برخی دیگر از فعالان این عرصه میگوید که این امر بهعلت عدم سازمانیافتهگی و استقلال، نتوانست به هدف اصلی خود برسد و در بعضی موارد دچار اختلاف روایتها نیز شد.
این فعال فرهنگی میگوید: مکتوب کردن داستانها و ادبیات کودک و نوجوان در استان ما با فاصله زمانی زیادی نسبت به مرکز اتفاق افتاد. این نیاز با گسترش رسانه و صداوسیما ایجاد شد ولی مرتفع نشد زیرا زمانی در استان به این مرحله رسیدیم که کتاب جایگاه خود را از دست داده بود.
وی در ادامه میگوید: برخی بر این باورند که مقوله کتاب کودک و نوجوان خیلی جدی نیست در صورتیکه اگر می خواهیم آینده را بسازیم، جدیترین جایگاه در ادبیات متعلق به کودک و نوجوان است.
احمدوند معتقد است که در دنیای آدمبزرگها به کودکان و نوجوانان اهمیت چندانی داده نمیشود و ذهنیت عمومی این است که فقط به مباحث بزرگترها پرداخته شود. به طوریکه اغلب در ادارات و استانداری نگاه جدی به مدیران این عرصه نمیشود.
وی میگوید بنابه تجربهای که در ایجاد صفحهای برای کودکان در یک هفتهنامه داشتم متوجه شدم استقبال در این عرصه بسیار بالاست. کاری که با فاصله اندکی توسط آقای جعفری در کوهدشت انجام شد و مورد استقبال چشمگیری قرار گرفت.
مدیریتهای فرهنگی به جریانهای فکری خاص آلوده شدهاند
احمدوند معتقد است که در حوزه کودک و نوجوان این امکان وجود داشت که با هدایت بیشتر مخاطب بیشتری نیز جذب شود ولی این ماجرا مدیریت نشده و تنها دلیلش آلودهشدن مدیریتهای فرهنگی از جمله آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری، به جریانهای فکری خاص در هر چهارسال است.
وی میگوید: ادبیات کودکان و نوجوانان دچار سیاستزدگی شده است در حالیکه کودکان با سیاست کاری ندارند. باید کودکان را اهل تمیز و تشخیص تربیت کنیم که خوب را از بد تشخیص دهند تا بعدها درست را از غلط تمیز دهند.
احمدوند میگوید: کودکان باید خلاق بار بیایند. ادبیات کودک و نوجوان به حوزه خلاقیت آنها خیلی کمک میکند که متاسفانه رویکرد خوبی در این مورد مشاهده نشده است.
نویسندگان کودک و نوجوان لرستان به تعداد انگشتان یک دست نیستند
وی "گودرزی دهریزی" را بهعنوان موفقترین چهره در حوزه کودک و نوجوان استان معرفی میکند و میگوید: گودرزی دهریزی در کتاب کودک و نارنجک خود منظومهای دارد شبیه به آرش کمانگیر نوشته سیاوش کسرایی، که از واقعیتی به نام حسین فهمیده پرده برمیدارد. وی نشان داد که لرستان در عرصه ملی میتواند اثرهای شاخصی داشته باشد. هرچند دیر ولی زمانی که دیدیم بخشی از شعر وی در کتاب ادبیات درسی حدود سه سال پیش در سکوت خبری منتشر شد خوشحال شدیم.
احمدوند میگوید: متاسفانه بهعلت وجود رابطهبازیهای خاص در حوزه انتشار به تازهکارها اجازه ورود به عرصه کودک و نوجوان داده نمیشود. ادبیات کودکان و نوجوانان برای برخی بازاریست طلایی که باعث شده یک عده اجازه رشد به بقیه را ندهند و خیلی از استعدادها امکان معرفی پیدا نکنند.
وی با بیان این جمله که نویسندگان کودک و نوجوان لرستان به تعدا انگشتان یک دست نیستند، ادامه میدهد: برخی هزار عنوان کتاب چاپ کردهاند و برخی یک عنوان هم نمیتوانند به چاپ برسانند. البته در یک دوره برای کشف استعداد اجازه چاپ داده شد که نتیجه خوبی داشت ولی ادامه پیدا نکرد.
به دنیای کودکان سیاسی نگاه نکنیم
احمدوند میگوید اگر میخواهیم از این بحران خارج شویم باید سیاستزدگی را کنار بگذاریم و به این اندازه به دنیای کودکان سیاسی نگاه نکنیم.
وی با طرح این سوال که چرا قشر فرهنگیان به این حد به معلم نبودن گریز میزنند، میگوید: بیشترین مشتاقان نمایندگی مجلس قشر معلمین هستند. بعضی معلمین دو سوم مدت خدمت خود را در سمتهای دیگر میگذرانند.
وی سیاستزدگی را از آسیبهای ادبیات کودک و نوجوان برمیشمرد و میگوید: سیاستزدگی آنهم نه نوعی که عین دیانت ماست این عرصه را با مشکل روبهرو کرده است. سیاست آنقدر بر آموزش و پرورش حاکم است که هر چهار سال یکبار دچار تلون مزاج میشود. نظام جدید میآید نظام قدیم میرود و تابع آن کانون پرورش فکری نیز به همین وضع دچار شده است. زیرا مدیران سیاسی نگاهشان به کمیت است نه کیفیت.
عامل مرگ خلاقیت نسل آینده هستیم
احمدوند معتقد است که باید کودکان را در یک دنیای بهداشتی تربیت کنیم و اسباب تربیت پاکیزه در اختیارشان بگذاریم تا خلاقیتشان بروز پیدا کند. وی میگوید: ما عامل مرگ خلاقیت نسل آینده هستیم. واقعیت تلخی وجود دارد که در حوزه فلسفه، سینما، نقاشی، ادبیات افرادی که در حال حاضر حرفی برای زدن دارند سابقه فعالیت در کانونهای پرورش فکری در سی سال قبل را در کارنامهشان میتوان دید ولی حالا برای مردان و زنان سی سال بعد چه کردهایم.
وی در ادامه میگوید: تلون مزاج سیاسی به این پتانسیلها در آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری، حوزه هنری و فرهنگ و ارشاد اسلامی آسیب وارد کرده است که ردپای جریانات سیاسی در برخی از این ادارات به سالها قبل برمیگردد.
هنرمند سنسور حساس جامعه است
احمدوند با بیان این مطلب که هنرمند سنسور حساس جامعه است ادامه میدهد: از شیوه بیان هنرمند باید بدانیم که کجای دنیا قرار گرفتهایم تا وقتی میخواهیم بگوییم دوره مشروطه چگونه بوده است به ادبیات آنزمان رجوع کنیم. اگر جایگاه کودک را بخواهیم ببینیم سیاستهای کلان را در دورههای مختلف با استفاده از شیوه مطالعه تاریخ اجتماعی ارزیابی میکنیم ولی در حال حاضر این اتفاق نمیافتد.
وی همچنین یکی از آسیبهای غنی نبودن ادبیات کودکان و نوجوانان را تولیدات نامناسب صداوسیما برای این رده سنی عنوان میکند و میگوید: بهعلت نامناسب بودن برنامههای فعلی تلویزیون، کودکان و نوجوانان به دنبال کامپیوتر و موبایل هستند زیرا ادبیات ما از ادبیات فولکلور و بومی نشات نگرفته است و کودکان به دنبال ظواهر انیمیشنها و بازیهای کامپیوتری میروند.
قدر کودکان را نمیدانیم
وی با ابراز تاسف از اینکه این میراث فرهنگی آنطور که باید حفظ نشده است میگوید: متاسفانه فشارهای جانبی و سیاسی چندسال یکبار باعث شد در پیچیدن نسخه ادبیات دستپاچه شویم و از پتانسیل و سرمایهای که در اختیارمان است استفاده نکنیم.
احمدوند در پایان میگوید: به قول دوستی، سرمایه این مملکت نفت نیست که روزی به پایان میرسد، بلکه سرمایه ما کودکان هستند که قدرشان را نمیدانیم.
فاطمه سپهوند
انتهای پیام/